رویای خیس
تو با منی و من تنها هستم ، در قلب منی و من به عشق تنهایی زنده هستم،
تو همنفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد
توهمسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد
تو با منی و من تنها هستم ، در قلب منی و من به عشق تنهایی زنده هستم،
تو همنفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد
توهمسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد
هر شب مرا با خود میبری
میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی
هرشب مرا به اوج میبری
میرسیم به جایی که نگاهت همیشه آنجا بود
ما یکی شده ایم با هم
همیشگی شده عشقمان، بگو از احساست برای من…
همیشه میگویم تو تا ابد برایم یکی هستی ،
یکی که عاشقانه دوستش دارم ، یکی که برایم یک دنیاست….
دنیای زیبایی که درون آنم
ببین یک دیوانه دائم نگاهش به چشمان توست ، من همانم!
روز پاییزی میلاد تو در یادم هست / روز خاکستری سرد سفر یادت نیست
ناله ی ناخوش از شاخه جدا ماندن من / در شب آخر پرواز خطر یادت نیست
تلخی فاصله ها نیز به یادت مانده ست / نیزه بر باد نشسته ست و سپر یادت نیست
یادم هست …. یادت نیست
خواب روزانه اگر در خور تقدیر نبود / پس چرا گشت شبانه ، دربه در،یادت نیست
من به خط و خبری از تو قناعت کردم / قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست
عطش خشک تو بر ریگ بیابان ماسید / کوزه ای دادمت ای تشنه, مگر یادت نیست
تو که خود سوزی هر شب پره را می فهمی / باورم نیست که مرگ بال و پر یادت نیست
تو به دل ریختگان چشم نداری بیدل / آنچنان غرق غروبی که سحر یادت نیست
یادم هست …. یادت نیست
عشق من ، قلبت را فشرده ام در آغوشم
میرویم تا اوج احساس عشق ، تا برسیم به جایی که نبینیم هیچ غمی را در سرنوشت
تا برسیم به جایی که من باشم و تمام وجودت ، بیخیال همه چیز، باز کن برایم آغوشت.
عشق من ، تو را در میان خویش گرفته ام ، من که از آغازش هم عاشق تو بوده ام ،
من که در تمام سختی ها در کنارت بوده ام ،
تو چقدر خوبی که تا اینجا هم از دلت راضی بوده ام… .
شب میشود و دلتنگی هایم بیشتر ، چرا نمی رسد فردا ، چند قطره اشک هم بیشتر….
فردا برسد و باز تو بیایی ، من تو را ببینم و تو با عشق کنارم بمانی …
عشق زیبای تو ، من عاشقم ، تمام احساستم به حساب قلب تو
خوب هوای قلبم را داری ، همین را میخواستم از خدا ،
تو چه احساس زیبایی داری ، همین است که همیشه شادم ،
همین است که همیشه با آرامش شبها را میخوابم….
عشق تو اینجاست در قلبم ، قلبی که درگیر است با یادت ،
خودت هم میدانی خیلی وقت است که میخواهمت
عشق من ، سرت را بگذار بر روی شانه هایم ، بگذار سکوت باشد بینمان تا بشنوم صدای نفسهایت،
تا برسم به جایی که در بر بگیرم تمام احساسات زیبایت را…
احساسی از تو ، که با آن به اینجا رسیده ام ،
که من هم مثل تو با احساس شدم و در ساحل دلت امواج مهربانت را در میان گرفته ام
با تو همیشه در اوج عشق به سر میبرم ، با تو هر جا که بخواهی میروم ،
با تو عاشقم و همیشه به قلبت عشق میدهم …
عشق میدهم تا عاشقانه بمانیم ،
تا هر جا رفتیم در آغوش هم ، این شعر را برای هم عاشقانه بخوانیم……
لعنت به این زندگی …. وقتی که گریه کردیم گفتن بچه است. وقتی که خندیدیم گفتن دیونه است. وقتی که جدی بودیم گفتن مغروره. وقتی که شوخی کردیم گفتن سنگین باش. وقتی که حرف زدیم گفتن پر حرفه. وقتی که ساکت شدیم گفتن عاشقه. حالا ام که عاشقیم می گن گناهه
اما باور کن ميلرزه .... اما باور کن ميلرزه
اگر بـاران نبارد باغبان دلگیر خواهد شد
و فرصت های فروردین نصیب تیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد برکه ی احساس می خشکد
و هم نیلوفر مرداب غافلگیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد کفتر سهراب میمیرد
و کفتر باز آیا راغب شبگیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد " باز بـاران با ترانه -
با گهر های فراوان " از چه رو تحریر خواهد شد
اگر بـاران نبارد شاخه ی نرگس نمی داند
که گلدان وامدار پنجره تعبیر خواهد شد
اگر بــاران نبارد واژه بـاران چه خواهد شد
و آیا رنگ شعری باز سبز سیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد تکنواز رود می داند
که در این باره با سیلاب ها در گیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد کوزه ی خالی سر چشمه
وبال گردن تفتیده گان تفسیر خواهد شد
اگر بـاران نبارد در شب شعر شقایق ها
قصیده با غرور چشم ها در گیر خواهد شد...
از غم دوری تو گشته پشیمانم حال
صادقم در عشق تو و می گویم با تمام وجود
دوستت دارم
کاش می بودی و مصراع گمشده ام می شدی
عاشقم باش ، عاشق هستم
لایقم باش ، لایق هستم
خواه در تن غربت گویم نام تو را
جان سپارم بر تو ، غنچه لب های تو را
همچو پروانه غریب در ره عشق
رهگذاری هستم ، یاور تو
راه عشق را تو نشانم دادی
ساده ام در عشق تو
از ته غم ، با تمام وجود
فریاد می زنم
دوستت خواهم داشت تا ابد….
شيرين ترين عشق دنيا
بيا تا مقدس ترين عشق دنيا را به همگان نشان دهيم
بيا تا طعم شيرين ترين عشق دنيا را بچشيم
بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم
بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بيا تا فاصله عاشقان را با ثابت كردن معناي واقعي عشق را از بين ببريم
و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم
بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم
بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم و تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد
بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم
حالا بيا كه همديگر را باور كنيم
سایر متن های بسیار زیبا در ادامه مطلب (۷ متن)
نظرتون رو در مورد اين مطلب بنويسيد
تا حالا عاشق شدين؟؟؟
ميدونين عشق چه رنگيه؟؟؟
ميدونين عشق چه مزه اي داره؟؟؟
ميدونين عشق چه بويي داره؟؟؟
ميدونين عاشق چه شکليه؟؟؟
ميدونين معشوق چه کار ميکنه با قلب عاشق؟؟؟
مدونين قلب عاشق براي چي ميزنه؟؟؟
ميدونين قلب عاشق براي کي ميزنه؟؟؟
براي مشاهده متن كامل به ادامه مطلب مراجعه شود
به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد
عجب از محبت من كه در او اثر ندارد
غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد
دل من در سبدی عشق به نيل تو سپرد
نگهش دار به موسي شدنش مي ارزد
شیشه نازک احساس مرا دست نزن
چندشم می شود از لکه انگشت دروغ!
آن که می گفت...
که احساس مرا می فهمد
کو کجاست؟!
که احساس مرا مفت فروخت...!!!
... برهنه ات می کنند تا راحت تر شکسته شوی
نترس گردوی کوچک !!
آنچه سیاه می شود روی تو نیست
دست آنهاست...
** دنياي رمانتيك **
Design By : Lovelyrose |